loading...
استخدام شرکت های هواپیمایی
هادی بازدید : 362 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

ه گزارش شرق، حکم این جوان بعد از کش و قوس های فراوان سرانجام در هیات عمومی دیوان عالی کشور تایید شد. مرد جوان متهم است سه سال قبل دختری به نام «سوگل» را میان شمشاد های میدان آزادی مورد آزار جنسی قرار داده است.

سوگل ساعاتی بعد از این حادثه خود را به ماموران پلیس رساند و به آنها گفت: «من دانشجوی دندانپزشکی هستم و در شهرستان درس می خوانم. امروز -روز حادثه- دیروقت به تهران رسیدم. قرار بود پدرم دنبالم بیاید اما وقتی از اتوبوس پیاده شدم او را ندیدم، برای همین با وی تماس گرفتم و او توضیح داد کجا ایستاده است. چون مطمئن نبودم مسیری که می روم درست است از مرد جوانی سوال کردم، به من گفت از میان شمشادها بروی چند دقیقه بیشتر راه نیست. من هم همین کار را کردم، یکدفعه احساس کردم کسی تعقیبم می کند. تا بتوانم به خودم بیایم و فرار کنم آن شخص من را از پشت گرفت و همان مرد جوانی بود که از او آدرس پرسیده بودم. او مرا به زمین کوبید و مورد آزار قرار داد. هرچه سعی کردم در برابرش مقاومت کنم، نتوانستم. التماس کردم و خواستم مرا رها کند اما توجهی نکرد و به من تجاوز و بعد با لباس های پاره رهایم کرد و گریخت.
دختر جوان گفت: وقتی بلند شدم و سعی کردم کشان کشان خودم را از میان شمشادها بیرون بیاورم، متوجه شدم تلفن همراه مرد متجاوز روی زمین افتاده است که آن را برداشتم.»

دختر جوان تلفن همراه را به ماموران داد. وقتی پرونده تشکیل شد و به دادسرا رفت بازپرس برای بازداشت این مرد دستور داد تا تلفن همراه او مورد بررسی قرار گیرد. وقتی ردی از متهم به دست آمد ماموران با طرح نقشه ای سعی کردند او را به محلی بکشانند تا بتوانند بازداشتش کنند. آنها از سوگل خواستند از طریق شماره ای که از متهم به دست آمده بود با او تماس بگیرد و قرار بگذارد. مطابق نقشه، سوگل به متهم تلفن زد و به او گفت که قصد دارد به این رابطه ادامه بدهد و از او خواست تا با هم قراری بگذارند و یک بار دیگر همدیگر را ببینند. مرد جوان که حرف های سوگل را باور کرده بود سر قرار حاضر شد و ماموران او را بازداشت کردند. سپس مرد جوان مورد بازجویی قرار گرفت و به تجاوز اعتراف کرد.

او در بازجویی ها گفت: وقتی دختر جوان از من خواست راهنمایی اش کنم یکدفعه وسوسه شدم و تصمیم گرفتم به او تجاوز کنم، به همین خاطر هم او را به سمت شمشادها راهنمایی کردم. آنجا تاریک بود و می توانستم نقشه ام را اجرا کنم، بنابراین دنبالش رفتم و زمانی که او را تنها پیدا کردم، مورد آزار قرار دادم.

با ارسال پرونده به شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران، تحقیقات قضایی در خصوص این پرونده آغاز شد. سوگل این بار جزییات واقعه را برای قضات توضیح داد. او گفت: خانه من در کرج است و در اصفهان درس می خوانم. روز حادثه کلاس هایم تمام شده بود و می خواستم به خانه بروم. قرار بود در ترمینال آزادی پیاده شوم و پدرم آنجا به دنبالم بیاید. او در ضلع غربی ترمینال ایستاده بود، نیمه شب بود و من نمی توانستم به درستی تشخیص بدهم کدام مسیر را بروم. از مرد جوان پرسیدم و او به من گفت که از میان شمشادها بروم، بعد هم به من تجاوز کرد. این مرد پول هایم را هم برداشت و رفت اما موبایلش را جا گذاشت. من هم گوشی را برداشتم و فرار کردم. این حادثه آنقدر روی من تاثیر گذاشته که هر شب کابوس می بینم و حالم بد است.

وقتی قضات از متهم خواستند درباره اتهامش توضیح بدهد او هم اتهامش را قبول کرد و گفت که به دختر دانشجو تجاوز کرده است. بعد از چند جلسه بازجویی و اعتراف متهم به تجاوز، جلسه محاکمه برگزار شد اما مرد جوان این بار گفت اتهام را قبول ندارد. او گفت: این دختر خودش خواست با من رابطه داشته باشد. او به میان شمشادها رفت تا با هم رابطه داشته باشیم. او تلفن همراه من را دزدیده و می گوید این مدرکی است برای اینکه ثابت کند به او تجاوز کرد ه ام. بنابراین من از او شکایت دارم. قضات شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران بعد از محاکمه مرد جوان، وی را مجرم شناختند و او را به اعدام محکوم کردند. متهم به رای صادره اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوان رای صادره را نقض و اعلام کردند چون او اتهامش را در جلسه محاکمه انکار کرده است بنابراین حکم درست نیست و شعبه همعرض باید به پرونده رسیدگی کند. این بار پرونده به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران رفت و قضات این شعبه متهم را یک بار دیگر محاکمه کردند.

این مرد باز هم اتهام تجاوز را رد کرد و گفت: دختر دانشجو خودش خواست با من رابطه داشته باشد و بعد هم چون از کارش پشیمان شد از من شکایت کرد. این انکار کارساز نبود، چرا که هیات قضات شعبه 77 اعلام کردند متهم را مجرم می دانند زیرا او چهار بار نزد قضات شعبه 72 به جرم خودش اعتراف کرده است، ضمن اینکه ادعای او در مورد دختر دانشجو نمی تواند صحت داشته باشد زیرا شاکی دانشجوی رشته دندانپزشکی است و شأن خانوادگی بالایی دارد و حتی اگر بخواهد با کسی رابطه داشته باشد این عمل را میان شمشادهای میدان آزادی انجام نمی دهد. ضمن اینکه دختر جوان بعد از این تجاوز دچار مشکلات روحی شدیدی شده و این نشان دهنده عدم تمایل او برای برقراری رابطه است. بنابراین قضات شعبه 77 هم رای بر اعدام متهم دادند. این حکم یک بار دیگر مورد اعتراض قرار گرفت و دیوان عالی کشور هم بر نظر خود باقی ماند، بنابراین پرونده برای تعیین تکلیف به هیات عمومی دیوان عالی کشور رفت. 50 قاضی دیوان برای بررسی پرونده تشکیل جلسه دادند و در نهایت با اکثریت آرا مرد جوان را مجرم شناختند و رای دادگاه کیفری را مورد تایید قرار دادند.

پرونده برای طی کردن مراحل قانونی جهت اجرای حکم به دادسرای اجرای احکام فرستاده شد و روز گذشته پیشنهاد شد این مجرم در میدان آزادی اعدام شود. قضات شعبه 77 برای بررسی این پیشنهاد تشکیل جلسه دادند که به زودی تصمیم خود را اعلام می کنند.

هادی بازدید : 178 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

نیما ارکانی حامد در حال حاضر استاد دانشگاه هاروارد و دارای کرسی استادی در دانشگاه پرینستون است. این کرسی از سال 1933 تا 1955 در انحصار آلبرت انیشتن بوده است.

پس از اعلام نظریه عملکرد جهان ارکانی، از او دعوت شده که در طرح تونل شتاب دهنده سوئیس (LHC) که با هزینه بالغ بر 5 میلیارد دلار ساخته شده، رهبری آزمایش ها را بر عهده داشته باشد.

تلاش نظریه ابر ریسمان که اخیرا اعلام شده، در این است که توضیح دهد ذرات، کوچکترین ماده تشکیل دهنده مواد نیستند بلکه حلقه های مرتعشی که ریسمان نامیده می شوند، کوچکترین بخش به حساب می آیند.

دکتر ارکانی با تکمیل این نظریه عقیده دارد که این ریسمان ها در 11 بعد در حال ارتعاش هستند که ما فقط 3 بعد از آن را می توانیم مشاهده کنیم، وجود بعد دیگری هم به نام بعد زمان به اثبات رسیده و تا به امروز در مورد 7 بعد دیگر توضیح کاملی ارائه نشده است.

ارکانی به همراه دو فیزیک دان دیگر به نام های دیموپلوس (Dimopoulos) و والی(Dvali) در مورد این ابعاد نظریه ای ارائه کرده اند که می گوید این ابعاد بزرگتر از آن چیزی هستند که تاکنون تصور می شود و از آن جایی که تنها نیروی گرانش بر آنها اثر می گذارد، قابل دیدن نیستند.

تئوری دکتر ارکانی که به همراه دو فیزیکدان دیگر معرفی شده به عنوان مدل (Arkani-Dvali-Dimopoulos)

ADD شناخته می شود.

اکنون ارکانی و همکارانش امیدوارند بتوانند به کمک شتاب دهنده هاردن (LHC) مدل خود را اثبات کنند. اثبات این نظریه می تواند تحول بسیار بزرگی در فیزیک ذرات به وجود بیاورد.

 

هادی بازدید : 340 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

شنیده شده است که کسانی در پاسخ می گویند این تصویری است که بحیرای راهب در سفری که حضرت به همراه عمویش ابوطالب به شام داشت، آن را کشیده است. اما در واقع درستی این پاسخ در معرض تردید قرار دارد.

به گزارش سایت تاریخ ایران و اسلام؛ مقاله زیر کوششی است برای بازشناسی منبع اصلی این تصویر.

نویسنده استدلالهای خاص خود را دارد و تلاش کرده تا نشان دهد اصل این تصویر از کجا آمده است. شاید باب بحث در این باره همچنان باز باشد.

عجالتاً این مقاله را ترجمه و در اختیار خوانندگان عزیز قرار می دهیم. عنوان اصلی مقاله چنین است:

The Story of Picture
Shiite Depictions of Muhammad
Pierree Centlivre & Micheline Centlivres-Demont
در مجله
ISIM Review 7
Spring 2006
pp. 18-19

شیعیان ایران سابقه دیرینه ای در به تصویر کشیدن اعضای خاندان حضرت محمد(ص) و خود ایشان دارند. از اواخر دهه نود، پوسترهای پرفروشی منقش به تصویر حضرت محمد(ص) در ایران چاپ شده است که در آنها حضرت محمد به صورت جوانی خوش چهره تصویر گردیده است.

این پوسترها امروزه با استفاده از فناوریهای روز و ابزارها و تکنیکهای مختلف تولید می گردند. با وجود این، ساختار تصاویر هنوز سنتی هستند، پس زمینه آنها رنگ ساده ای دارد و رنگها به سادگی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. به علاوه، این تصاویر همواره خصوصیات و صفاتی دارند که تمایز آنها را از دیگر عکس ها آسان می سازد، به عنوان مثال شمشیر دو لبه حضرت علی(ع).

اما تصویری که در اینجا بدان خواهیم پرداخت، اساسا با تصاویر قبلی متفاوت است: این تصویر نوجوانی خوش قیافه با چشمانی لطیف و چهره ای دلنشین را نشان می دهد که تا حد زیادی یادآور نقاشیهای اواخر رنسانس است، به خصوص تصاویر نوجوانانی که توسط Caravagio کشیده شده، همچون پسری با سبد میوه (Boy Carrying a Fruit Basket رم، گالری Borghese) و یا پدر جان تمهید دهنده (Saint John The Baptist موزه Capitole). همان نرمی مخمل شکل گونه ها، همان دهان نیمه باز و همان نگاه نوازش گر. هرچند نسخ متفاوتی از این تصویر وجود دارد، اما همه آنها صورتی جوان را نشان می دهند که اغلب در زیر آنها نوشته شده محمد رسول الله و یا حتی اطلاعات دقیق تری درباره دوره ای از زندگی محمد(ص) که این عکس بدان متعلق است و حتی منبع عکس داده شده است.

یک اکتشاف جالب

در سال 2004، در حین بازدید از یک نمایشگاه عکس مختص به دو عکاس Lehnert و Landrock، تصادفاً موفق به کشف ریشه این پوستر ایرانی شدیم و آن عکسی بود که Lehnert بین سالهای 1904 و 1906 در تونس گرفته بود، و سپس در اوایل دهه بیست به صورت کارت پستال چاپ و توزیع شده بود.

Radolf Franz Lehnret (1878 – 1948 که اهل جمهوری چک امروزی بود، در سال 1904 به همراه فردی به نام( Heinrich Landrock ( 1878 – 1966 آلمانی به تونس آمد، اولی به عنوان عکاس و دومی به عنوان ناشر و مدیر. از آنجایی که Lehnret در سال پیش از آن اقامتی کوتاه در تونس داشت، علاقه زیادی به مناظر طبیعی و ساکنان آنجا پیدا کرده بود. شرکت این دو (L&L) به صورت تخصصی به چاپ تصاویر از مناظر زیبا در تونس و مصر می پرداخت و هزاران عکس و کارت پستال از این مناطق چاپ نمود.

Lehnert که در موسسه هنرهای گرافیکی وین تحصیل کرده بود، روابطی با اعضای جنبش pictorialist که عکاسی را به عنوان اثر هنری می دانستند، داشت. عکسهای Lehnert نه تنها بیابان، تپه های شن روان، بازارها و مناطق محلی تونس را نشان می داد، بلکه شامل تصاویری از پسران و دختران نابالغ جوان بود که سنی بین کودکی و نوجوانی و چهره ای بین زن و مرد داشتند.

این تصاویر معمولا مطابق سلیقه مشتریان اروپایی تهیه شده بود که تصویری وسوسه انگیز و وهم آمیز از شرق داشتند. Lehnret بدون شک در تهیه عکسها از این مساله استفاده نموده، ولی نبوغ قابل توجهی نیز به خرج داده است. عکسهای او به صورت چاپ نقره ای، گراورسازی شده و چهار رنگ چاپ شده است. اکثر این کارت پستالها از سال 1920 در آلمان چاپ شده و در مصر پخش شده است.

چاپ ها و متن های منطبق

هیچ شکی نیست که کارت پستال نشان داده شده در شکل بالا که براساس شماره گذاری L&L، شماره آن 106 است به عنوان مدل پوسترهای ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. به علاوه، نام کارت پستال شماره 106 محمد است، که این خود به تنهایی می تواند نشان دهد که چرا تصویرگران ایرانی آنرا به عنوان مدلی از حضرت محمد(ص) انتخاب نموده اند. بدون شک، همه نسخ موجود از این عکس، همه از عکس شماره 106 الگوبرداری کرده اند با این تفاوت که نسخ اولیه به عکس اصلی شبیه ترند. بدین ترتیب، Lehnret ناخواسته در قلب یک اسطوره قرار گرفته است.

سوال درباره ارتباط بین توصیف مرسوم از چهره پیامبر و چهره جوان تونسی، هنوز بدون پاسخ مانده است. تصویر نمایشگر چهره یک نوجوان خندان است، با دهانی نیمه باز، عمامه ای بر سر و گل یاسمنی بر گوش. همین چهره در کارت پستالهای دیگری و تحت عناوین دیگری از قبیل احمد، جوان عرب و غیره تصویر شده است.

کشف مسیری که باعث گردیده تصاویر چاپ شده در دهه بیست به دست ناشران تهران و قم در دهه نود برسد، برای ما ممکن نبوده است. اما این سوال وجود دارد که چه چیزی باعث شده که ناشران ایرانی شباهتی بین پیامبر اسلامی در سنین نوجوانی و تصویری یک جوان تونسی بیابند؟

قبل از جنگ جهانی اول، تصویر محمد در مجله National Geographic در ژانویه سال 1914 و تحت مقاله ای با عنوان اینجا و آنجا در شمال آفریقا چاپ شد که زیر آن نوشته شده بود عربی با یک گل. در دهه بیست، کارت پستالهای تونسی L&L بین سربازان فرانسوی در شمال آفریقا بسیار محبوب بود. در دهه های هشتاد و نود، کتب متعددی شامل عکس این نوجوان چاپ شد، ولی اغلب آنها عنوانی غیر از محمد به عکس داده اند.

در نسخ ایرانی فعلی، اصلاحاتی روی تصویر انجام شده و از فریبندگی چهره نوجوان چیزهایی نگه داشته شده است ولی از زیبایی جذاب آن کاسته شده است. شانه سمت چپ اندکی با پارچه پوشانده شده است و دهان و چشمها اندکی اصلاح شده است. به طور کلی می توان گفت که هنرمندان ایرانی سعی کرده اند جنبه های زیبا پسندانه تصویر Lehnert را کاهش دهند و تصویر را از حالت جذاب خارج نموده، به آن زیبایی مقدسی ببخشند.

عنوان یکی از پوسترهای چاپ شده در ایران این است: تصویر روحانی حضرت محمد، در سن 18 سالگی در همراهی عمویش در یک سفر تجاری از مکه به دمشق. به علاوه ادعا شده است که این تصویر توسط یک کشیش مسیحی کشیده شده و تصویر اصلی آن در موزه رم قرار دارد.

ریشه مسیحی؟

همانطور که پیش از این نیز گفته شد، برخی از نوشته ها برای این اثر ریشه ای مسیحی قائلند، و نه یک ریشه اسلامی که این مساله مسلمانان را از گناه نگاه به صورت پیامبر و یا تصویرگری چهره وی، مبری می سازد. به علاوه، این موید این مطلب است که مسیحیان حضرت محمد [ص] را در همان سنین کودکی به عنوان شخصیتی الهی پذیرفته اند.

این داستان از یک کشیش مسیحی کاتولیک یا ارتدکس به نام بحیرا صحبت می کند که بر اساس داستان، در قرن نهم یا دهم میلادی، در حین گشت و گذار حضرت در سوریه وی را براساس نشانه پیامبری بین شانه هایش بازشناخته است. پیامبر آینده باید می گفته است: "هنگامی که من به آسمان و ستاره ها می نگرم خود را بالاتر از ستاره ها می یابم". به همین دلیل است که در بعضی عکسها ستاره هایی در پس زمینه عکس دیده می شود.

هرچند که هیچ توصیفی درباره چهره حضرت محمد(ص) در نوجوانی وجود ندارد، ولی توصیفاتی از چهره وی در بزرگسالی گفته شده است. گفته شده که وی پوستی سفید داشته، چشمانی سیاه، گونه هایی صاف، ابروان پرپشت و کمان گونه. دندانهای مرتب و مویشان کمی موجدار بوده است. این خصوصیات در مورد نوجوان تصویر شده در پوسترهای ایرانی دیده می شود.

در حقیقت این تصویری از یک تصویر و نمایشی از یک نمایش است. به عبارت دیگر، تصویرگران ایرانی مدلی از حضرت محمد(ص) را انتخاب کرده اند که نمایانگر زیبایی، جوانی و توازن است.

هادی بازدید : 480 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

دو کارگر میدان میوه و تره بار که دختری را ربوده و مورد تعرض قرار داده بودند، در بازجویی ها به جرم شان اعتراف کردند.

دختر جوانی شامگاه چهارشنبه، 23 آذر سراسیمه و مضطرب وارد کلانتری جوادیه تهران شد و به افسر نگهبان گفت توسط دو مرد مورد تعرض قرار گرفته است. این دختر 29 ساله که به شدت گریه می کرد درباره واقعه ای که برایش رخ داده بود، گفت:

«من در شرکتی در خیابان ولیعصر کار می کنم و امروز بعد از ظهر وقتی کارم تمام شد، به خیابان آمدم تا به خانه برگردم اما یک سارق به من حمله کرد و گوشی تلفن همراهم را از دستم قاپید. من هرچه دنبال آن سارق دویدم و جیغ و فریاد کردم، فایده ای نداشت و آن فرد فرار کرد.

در حالی که به شدت ناراحت بودم، کنار خیابان ایستادم تا سوار تاکسی شوم. مسیرم را به یک پراید شخصی گفتم و راننده توقف کرد. یک مسافر مرد هم در صندلی جلو نشسته بود و من هم اعتماد کردم و سوار شدم. داخل ماشین به خاطر اتفاقی که برایم افتاده بود، شروع به گریه کردم.

راننده وقتی این صحنه را دید، سر صحبت را باز کرد و من هم اتفاقی را که برایم رخ داده بود، شرح دادم.»

دختر 29ساله ادامه داد:

«همان طور که مشغول صحبت بودیم، راننده از مسیر اصلی خارج شد و به یک خیابان فرعی پیچید.

من به این کار او اعتراض کردم اما گفت به محض اینکه مسافر دیگرش را پیاده کند، دوباره به خیابان اصلی برمی گردد. به این ترتیب به راهش ادامه داد و ناگهان مردی که در صندلی کنار راننده نشسته بود، به صندلی عقب پرید. او چاقویی را از جیبش درآورد و زیر گلویم گذاشت و گفت اگر صدایم دربیاید من را می کشد.

به شدت ترسیده بودم و تمام بدنم می لرزید. چاره ای غیر از سکوت نداشتم. آن مرد سرم را زیر صندلی فرو برد و چند دقیقه بعد وقتی پراید متوقف شد، دیدم کنار یک سوله میوه و تره بار هستیم. آن دو مرد من را به زور از ماشین پیاده کردند.

من خیلی التماس کردم تا کاری با من نداشته باشند و رهایم کنند ولی توجهی به حرف هایم نداشتند و به طرز فجیعی با پاره کردن لباسهایم به من تعرض و بعد دوباره به زور سوار پراید کردند و وقتی به بلوار فرهنگ رسیدیم، مرا از ماشین بیرون انداختند. من شوکه و وحشت زده بودم و نمی دانستم چه کار کنم برای همین تصمیم گرفتم به کلانتری بیایم و شکایت کنم.»


افسر نگهبان کلانتری بعد از شنیدن حرف های دختر جوان پرونده ای را تشکیل داد و به دستور دادیار شعبه سوم دادسرای جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره 16 پلیس آگاهی موظف شدند تحقیقات شان را برای ردیابی و دستگیری متهمان آغاز کنند.

آنها با اطلاعاتی که شاکی در اختیارشان قرار داد، صبح روز سه شنبه هفته پیش توانستند پراید مورد نظر را شناسایی و آن را متوقف کنند. راننده 22 ساله پراید که پیمان نام دارد، تحت بازجویی قرار گرفت و خودش را بی گناه خواند اما ادامه یافتن بازجویی ها سبب شد او به تعرض به دختر جوان اقرار و همدست 23 ساله اش به نام نقی را معرفی کند.

به این ترتیب، نفر دوم نیز به دام افتاد. این دو متهم که کارگر میوه و تره بار هستند، صبح روز چهارشنبه توسط دادیار پرونده تحت بازجویی قرار گرفتند. آن دو بار دیگر همه چیز را انکار کردند اما وقتی با دختر جوان مواجه شدند، جرم شان را گردن گرفتند. پیمان در اعترافاتش گفت:

«آن روز وقتی کارمان در میدان تمام شد، تصمیم گرفتیم کمی با ماشین در شهر پرسه بزنیم. وقتی دختر جوانی را دیدیم که به تنهایی کنار خیابان ایستاده و منتظر تاکسی بود، او را سوار کردیم.

آن دختر شروع به گریه کرد و سر صحبت باز شد همین مساله باعث شد وسوسه شویم و او را با کشاندن به محل کارمان مورد تعرض قرار بدهیم.»

بنا بر این گزارش، دو متهم اکنون در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

هادی بازدید : 187 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

زمونه فرق داشت اون موقع ها اگه پسری می خواست به دختری شماره تلفن بده باید کلی منتش رو می کشید، سر راش وای میستاد، نامه عاشقانه می نوشت، سوز و گدازی داشت اون موقع ها عشق و عاشقی، اینجوری نبود که زرتی به یکی بگی یالله و بپری تو رختخواب و بعدشم خداحافظ، عشق ورزی آداب و ترتیبی داشت، رسم و رسومی داشت. ما اینجوری بزرگ شدیم. وقتی هم رفتیم دانشگاه پسرها یک طرف می نشستن و دخترا یک طرف، کلا همیشه یک خط نامریی بین مون بود، معمولا هم کلام نمی شدیم و بیشتر وقتها سعی می کردیم با وقار باشیم. منم اون موقع ها خیلی با وقار بودم. گفتم که اون موقع ها اینجوری نبود.

اولین مرد زندگی من اصغر بود. اولین مردی که دستم را گرفت، من رو بوسید، تنم رو لمس کرد، باهام عشق بازی کرد، آره شوهرم رو میگم. اصغر مرد خوبی بود اما اولین تجربه ی جنسی ما مزخرف از آب در اومد. ملغمه ای از گیجی و دست پاچگی و دست پاچلفتگی. هیچ چیز زیبایی هم توش نبود. از اون بدتر این که مشکل ما هرگز حل نشد. راستش تقصیر هیچ کدوممون نبود. قرار نبود هر مردی با هر زنی جفت بشه اما هیچ کی این حقیقت ساده رو به ما نگفته بود. حقیقت این بود که ما به هم نمی خوردیم، مثل کلیدی که توی یک قفل نمی چرخه... حالا ممکنه اون کلید، کلید در گنج باشه ولی در انباری رو باز نکنه… ما هم دور خودمون می چرخیدیم و نمی چرخیدیم... چفت و جور نمی شدیم. من مرد دیگه ای رو ندیده بودم، اون زن دیگه ای رو نچشیده بود. ما به اندازه ی دو کودک که بخوان یک هواپیما رو برونن بی تجربه بودیم.

عشق بازی های ما بد بود، خیلی بد، تهش برای من حس نرسیدن و برای اون لابد حس بی کفایتی می موند. من می خواستم در موردش حرف بزنم اما ما اینجوری تربیت نشده بودیم که راحت در مورد این چیزها حرف بزنیم. تازه چی باید می گفتم؟ من نه فانتزی ها و رازهای تن یک مرد رو می شناختم و نه حتی مال خودم رو... کم کم حتی شک کردم که شاید اشکال از من باشه، شاید همه اش تقصیر منه، که شاید همه ی مردها اینجورین، شاید همه ی زنها اون جورین... و سیزده سال گذشت.

سالها گذشت، سالهایی که می تونست سالهای خوبی باشه... ما آدمهای خوبی بودیم، اما نشد، به جاش شد سالهای سرد، سالهای درد، سالهای بهانه و گریه های شبانه. الان که فکرش رو می کنم می بینم اگه حد اقل یکی از ما این قدر بی تجربه نبود اون ماجرا شکل دیگری می گرفت. حداقل من اگر درکی که امروز دارم را آن زمان داشتم هرگز با مردی که نمی تونست مرا به اوج برساند نمی موندم اما من اون موقع هیچی نمی دونستم، این چیزها چیزهایی نیست که توی کتاب بخونی، این چیزها رو باید با گوشت و پوستت لمس کنی...

تجربه ی هیچ کس به درد هیچ کس نمی خوره و من تجربه ای نداشتم. تجربه ی رابطه های بعدی بود که باعث شد بفهمم بین جسم و روح خطی نیست، کسی که روح مرا می فهمد تمنای تنم را هم می فهمد، کسی که روحم را لمس نکرده رفتار جسمم را هم نمی تواند درک کند. تجربه ی های بعدی بود که به من نشان داد که وقتی با کسی می آمیزم نه فقط تنم که همه ی وجودم را در اختیارش می گذارم و برای همین لذت بردن از تن آدمی که روحش را دوست ندارم- لا اقل برای من- محال است. تجربه های بعدی بود که بهم فهماند تا چم و خم های روح و جسم خودم را نشناسم و از آن شرمگین باشم نمی تونم از رابطه لذت ببرم. تجربه های بعدی بود که به من فهماند رابطه جنسی می تواند عالی ترین و لطیف ترین تجربه ی رها شدن باشد.

اصغر اولین مرد زندگی من بود اما من اولین بار چند ماه بعد از طلاق، بعد از اولین تجربه ی ارگاسم توی بغل مردی گریه کردم که شوهرم نبود. بعد از سیزده سال شوهر داری، برای اولین بار توی اطاق کوچکی توی یک خونه ی قدیمی ته تهران پارس، کف زمین روی شمد های سفیدی که بوی صابون می داد توی بغل مردی که دستهاش با نوازش آشنا بود تبدیل به یک “زن” شده بودم. اشک هام بند نمی اومد و خودم هم نمی فهمیدم چرا دارم گریه می کنم ولی او فهمید؛ سرم رو روی شونه اش فشار داد و گفت: گریه کن.

هادی بازدید : 2495 دوشنبه 11 خرداد 1394 نظرات (0)

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز، سایت العربیه (Al Arabiya) شنبه 26 فروردین (April 14) گزارش داد: «صنعتگران چینی پس از پیشی گرفتن در ساخت انواع اسباب بازی، این بار برای کسب درآمد بیشتر و شاید برای جلوگیری از زاد و ولد و افزایش جمعیت خود، گوی سبقت را در تولید "زن مصنوعی" از دیگر کشورها ربودند.» زنى که چینی ها ساخته اند می تواند هر کارى را براى صاحب خود انجام دهد. به گفته صنعتگران چینی، زن مصنوعی جدید بر عروسک های مشابه پیشین این امتیاز را دارد که "تا 99% شبیه زن های معمولی است. بر اساس این گزارش، در ساخت اعضای بدن این زن مصنوعی از ماده سیلیکون که قابلیت ارتجاعی دارد، استفاده شده است.
مدیر شرکت چینی تولید کننده ى این محصول می گوید: «ساختار و جزئیات جسم این زن مصنوعی جدید از روی کامپیوتر طراحی شده، و بین آن و یک زن عادی، به ویژه در تاریکی قابل تمایز نیست.» با این حال محصول جدید چین آن گونه که در مجله "سیدتی" چاپ امارات منعکس شده است، موافقان و مخالفان تندى دارد. در گزارش منتشر شده در این مجله ى زنانه، نظر 100 نفر از مخالفان و موافقان ساخت زن مصنوعی آمده است. اغلب مصاحبه شوندگان، بویژه زنان بر مخالفت با خرید آن تاکید کرده اند.


گروهی از این افراد تنها مخالف قیمت بالای خرید آن بوده اند و (7000 دلار) را زیاد مى دانند. یک متخصص بهداشت روانی نیز با ابراز نگرانی از ورود چنین تولیدی به بازار، از کشورهای اسلامی و عربی خواست به مشکلات جوانان رسیدگی کنند، در غیر این صورت این کشورها شاهد پدیده ای به نام زن مصنوعی خواهند بود. اما یکی از زنان در مقام دفاع از حقوق زنان به صراحت خطاب به مردان گفته است: «خوشحال نباشید همین شرکت چینی گفته است بزودی محصول "مرد مصنوعی" را نیز به بازار ارائه خواهد کرد.» شایان ذکر است که مدتهاست زنگ های هشدار برای بشریت به صدا درآمده است و کارشناسان و دلسوزان نسبت به سرانجام وضعیت اخلاقی و معنوی و حتی مادی انسان اعلام خطر کرده اند.
این خبر نیز مهر تاییدی بر این روند نامیمون است. روندی که سرانجامی جز نابودی کانون گرم خانواده و روابط آرام بخش عاطفی و جنسی میان زن و شوهر نخواهد داشت.

هادی بازدید : 384 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

طرح برخورد با بدپوششی و کشف حجاب سرنشینان خودروها در بزرگراه‌های سطح شهر تهران از روز گذشته آغاز شده است.


 

بر اساس مشاهدات، پلیس تهران بزرگ با استقرار گشت‌های امنیت اخلاقی در بزرگراه‌ها حضور فعال داشته و با بدپوششان برخورد جدی می‌کند.

 

 

هادی بازدید : 332 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

تصاویر زیر مربوط به مشهور ترین و بعبارتی اثرگذارترین زنان جهان هستند که در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و هنری و غیره مشغول فعالیت هستند.

در جدیدترین رتبه بندی جهان، زنان زیر به ترتیب پراثرترین های جهان هستند.

مرکل صدراعظم آلمان
مرکل صدراعظم آلمان
هیلاری کلینتون، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا و وزیر خارجه سابق آمریکا
هیلاری کلینتون، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا و وزیر خارجه سابق آمریکا
ملیندا گیتس، همسر بیل گیتس یکی از بنیانگذاران موسسه خیریه گیتس
ملیندا گیتس، همسر بیل گیتس یکی از بنیانگذاران موسسه خیریه گیتس
جانت یلن؛ رئیس بانک مرکزی آمریکا
جانت یلن؛ رئیس بانک مرکزی آمریکا
مری باررا مدیر اجرایی جنرال موتورز
مری باررا مدیر اجرایی جنرال موتورز
کریستین لاگارد، رئیس صندق بین المللی پول
کریستین لاگارد، رئیس صندق بین المللی پول
دیلما روزف، رئیس جمهور برزیل
دیلما روزف، رئیس جمهور برزیل
شریل سندبرگ، مدیر امور اجرایی فیس‌بوک و کارآفرین اینترنتی
شریل سندبرگ، مدیر امور اجرایی فیس‌بوک و کارآفرین اینترنتی
سوزان وویچیتسکی، مدیرعامل یوتیوب
سوزان وویچیتسکی، مدیرعامل یوتیوب
میشله اوباما، همسر رئیس جمهور آمریکا
میشله اوباما، همسر رئیس جمهور آمریکا
پارک، جیئون های، رئیس جمهور کره جنوبی
پارک، جیئون های، رئیس جمهور کره جنوبی
اپراه وینفری، مجری سرشناس
اپراه وینفری، مجری سرشناس
ویرجینا رومتی، مدیرعامل IBM
ویرجینا رومتی، مدیرعامل IBM
مگ ویتمن، مدیرعامل HP
مگ ویتمن، مدیرعامل HP
ایندرا نویی، رئیس هیات مدیره و مدیراجرایی پپسی
ایندرا نویی، رئیس هیات مدیره و مدیراجرایی پپسی
کریستینا فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین
کریستینا فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین
آیرین روزنفلد، مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شرکت های موندلیز و کدبری شرکت های بزرگ موادغذایی آمریکا هستند.
آیرین روزنفلد، مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شرکت های موندلیز و کدبری شرکت های بزرگ موادغذایی آمریکا هستند.
آنا پاتریشیا بوتین، مدیر گروه بزرگ اقتصادی سانتاندر در اسپانیا
آنا پاتریشیا بوتین، مدیر گروه بزرگ اقتصادی سانتاندر در اسپانیا
ابیگل جانسون؛ مدیرعامل شرکت سرمایه 
گذاری فیدلیتی با 1.7 تریلیون دلار سرمایه
ابیگل جانسون؛ مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری فیدلیتی با 1.7 تریلیون دلار سرمایه
ماریلین هیوسن، مدیرعامل شرکت لاکهید مارتین فعال در زمنیه فناوری فضا، تجهیزات نظامی و امنیت اطلاعات
ماریلین هیوسن، مدیرعامل شرکت لاکهید مارتین فعال در زمنیه فناوری فضا، تجهیزات نظامی و امنیت اطلاعات
مریسا مایر، مدیرعامل یاهو
مریسا مایر، مدیرعامل یاهو
هلن کلارک، نخست وزیر نیوزلند
هلن کلارک، نخست وزیر نیوزلند
هادی بازدید : 1878 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
اعضای نیروی امنیتی پلیس مصر از انهدام باند فاسد و غیر اخلاقی پس از هشت ماه فعالیت در شهر "نصر” خبر دادند . این باند غیر اخلاقی و مستهجن به مبادله زن و شوهرهای بی بند و بار  با یکدیگر اقدام می کرد.
 باند مذکور از طریق جذب افراد بی بند و بار بر روی فیس بوک اقدام می کرد و توانست مجموعه وسیعی از زنان و مردان را دراین رابطه بکار‌گیرد. در این میان یک افسر امنیتی با صفحه فیس بوک این باند ارتباط می گیرد و خواستار ملحق شدن به این گروه میشود.
بعد از اینکه با خواسته افسر امنیتی موافقت می شود، این افسر با زن و شوهری آشنا می شود که باند مذکور را مدیریت می کنند و توانست از این طریق به دنیای سری این باند و روش های فعالیتش پی ببرد.
این زن و شهر رئیس شرکت های تجاری بودند که فکر طراحی این باند به ذهنشان می رسد و مجموعه هایی در این رابطه تشکیل دادند.
این افسر امنیتی توانست مدارک و اسناد لازم را به صورت تصویر و ضبط صدا در اختیار همکاران مافوق خود در دستگاه های امنیتی مصر قرار دهد.

دستگیری مخوف باند رابطه جنسی ضربدری (عکس)

هادی بازدید : 1219 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
دختر نوجوانی که به درخواست بیشرمانه یکی از مشتریان رستورانی در شانگهای چین جواب منفی داد، بی رحمانه مورد ضرب و شتم صاحبکار خود قرار گرفت.
بنا بر این گزارش خدمتکار جوان در حالی که به مدت سه ساعت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود ،نیمه جان در ایستگاه اتوبوسی در فاصله چند متری از رستوران محل کارش توسط صاحبکار بی‌رحم خود رها شد.
اجاره دادن دختران جوان برای جذب مشتریان رستوران/ 3 ساعت ضرب و شتم وحشیانه عاقبت یک کارگر پاکدامن + تصاویر
  
پس از مشاهده شرایط وی مسافرین حاضر در این ایستگاه اتوبوس پلیس و فوریتهای پزشکی را از طریق تماس تلفنی مطلع کردند.
پس از حضور پلیس و بررسی های اولیه و شکایت دختر جوان از کارفرمای بی رحم خود به دستور پلیس وی بازداشت  شد .
اجاره دادن دختران جوان برای جذب مشتریان رستوران/ 3 ساعت ضرب و شتم وحشیانه عاقبت یک کارگر پاکدامن + تصاویر
به گزارش پلیس این خدمتکار چینی از میان انبوه خدمتکارانی است که به دلیل قبول نکردن پیشنهادهای بیشرمانه و وقیحانه مشتریان، از جانب کارفرمایان خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
انتشار تصاویری که آثار ضرب و شتم از جمله شکسته شدن بینی،چندین مورد گاز گرفتگی عمیق،کبودی در چشمها به دلیل اصابت مشت در آن قابل مشاهده است در شبکه های اجتماعی مورد حمایت بسیاری از زنان و دختران جوانی قرار گرفت که تجربه این چنینی را در طول زندگی خود به دست آورده اند.
به دلیل بالا بودن بازار رقابت در اکثر رستوران های چین کارفرمایان برای جذب مشتری بیشتر از خدمتکاران خود خواستار توجه ویژه آنان در صورت مطرح شدن پیشنهاد‌های جنسی از جانب مشتریان هستند که در مواردی این پیشنهاد های بیشرمانه به دلیل معیشت خدمتکاران مورد قبول واقع میشود اما در اکثر موارد به دلیل قبول نکردن  منجر به ضرب وشتم از جانب کارفرمایان و گاها مشتریان میشود.
بسیاری از افرادی که مخالف چنین رفتارهایی در برابر زنان و دختران جوان بودند طی درخواست‌هایی از پلیس خواستار رسیدگی جدی شدند تا شان و عزت آنان در محل های کار خود زیر پا گذاشته نشود.
  
اجاره دادن دختران جوان برای جذب مشتریان رستوران/ 3 ساعت ضرب و شتم وحشیانه عاقبت یک کارگر پاکدامن + تصاویر
بازخورد این خبر در شبکه های اجتماعی پلیس چین در شانگهای را ملزم به برخورد قاطع در برابر کارفرمایانی نمود که از کارمندان و خدمتکاران خود برای دستیابی به منافع بیشر و سودجویانه مورد سوء استفاده جنسی قرار ندهند.
این خدمتکار جوان که نامش فاش نشد در بیمارستان مرکزی شانگهای تحت درمان ودر مسیر بهبودی قرار گرفت.
هادی بازدید : 138 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
بی‌بی‌سی نوشت: برای برخی از افراد علم در جایگاه والاتری قرار دارد. این یک شعار نیست! برخی از دانشمندان حاضر شدند بر روی خودشان آزمایش دهند تا نتیجه کار خود را بررسی کنند. به احترام این افراد باید بگوییم که تاریخ وامدار این دانشمندان است. در ادامه با دانشمندانی آشنا خواهید شد که جانشان را به خطر انداختند و از جان خود مایه گذاشتند؛ برای آن‌ها علم مهم‌تر بود:

 

ویلیام جی. هارینگتون، 1992-1923

 

این محقق آمریکایی بر روی اختلالات خود ایمنی بدن کار می‌کرد. شخصی به بیماری «پورپورای ناشناس کاهش پلاکت» مبتلا بود و ویلیام نیز خون آن شخص را به خود منتقل کرد تا نشان دهد «بیماری» عامل نابود شدن پلاکت‌های خون است.

 

 

هارس ولز

 

 

ماکس یوزف فون پِتِن‌کوفر، 1901-1818

 

او یک شیمی‌دان و متخصص امور بهداشتیِ اهل آلمان در ایالت باواریا بود. پتن‌کوفر اسهال یک مرد وبا زده را نوشید تا نشان دهد که میکروب‌ها تنها پس از تماس با زمین آلوده می‌شوند. اما پس از این آزمایش او متوجه شد که اشتباه می‌کرده است.

 

هارس ولز، 1848-1815

 

ولز یک دندان‌پزشک آمریکایی در کانکتیکات آمریکا بود که برای اولین بار «نیتروز اکساید» یا «گاز خنده» را در دندانپزشکی استفاده کرد. او سپرده بود که هنگام خارج کردن یکی از دندان‌هایش هنگام بیهوشی از این ماده استفاده شود. امروزه از گاز خنده در پزشکی برای القاء و ادامه بیهوشی مصرف می‌شود.

 

نیکولا مینوویچی، 1941-1868

 

 

نیکولا مینوویچی

 

 

نیکولا برای اینکه تجربه و تاثیرات دار زدن را بهتر بفهمد، چندین بار خودش را دار زد. البته چندین نفر در کنارش بودند تا او را در آخرین لحظات نجات دهند. البته شاید با خود فکر کنید که نیکولا احتمالا دیوانه بوده است، اما پاسخ منفی است. او یک پزشکی قانونی اهل رومانی بود و برای کار خود باید به درستی می‌دانست تا حکم اشتباه صادر نکند.

 

جان اسکات هولدِین، 1936-1860

 

این فیزیولوژیست اسکاتلندی به کرات از خود به عنوان یک موش آزمایشگاهی استفاده می‌کرد تا تاثیرات تنفس ترکیبات گوناگون هوا و گازها را آزمایش کند. او حتی چندین بار از پسر خود «جک» نیز در آزمایش‌هایش استفاده می‌کرد.

 

پی‌یر کوری، 1906-1859

 

پی‌یر کوری فیزیکدان فرانسوی و از پیشگامان بلورشناسی، مغناطیس و رادیواکتیویته بود. او برای اینکه تاثیر رادیوم بر روی پوست را بسنجد با کمک یک بند تکه‌ای از آن را بر روی بازوی خود بست. سوزش ناشی از آن این ایده را مطرح کرد که می‌توان از مواد رادیواکتیو برای درمان بافت‌های معیوب مانند تومورها استفاده کرد.

 

 

جان اسکات هولدِین

 

 

بِری مارشال، -1951

 

بری مارشال پزشک اهل استرالیا و برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال 2005 است. مارشال باکتری «هلیکوباکتر پیلوری» کشت شده در آزمایشگاه را نوشید تا ثابت کند دلیل زخم معده باکتری است و نه استرس یا غذای تند.

 

جان پل استَپ، 1999-1910

 

این محقق آمریکایی به ایمنی برخوردهای هوایی کمک شایانی کرد. او تاثیرات کاهش سرعت شدید را بر روی بدن انسان آزمایش کرد. جان پل استَپ خود را به یک راکت سورتمه‌ای بست به سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت رسید. در این نقطه بود که ترمز کرد و تاثیرات کاهش سرعت شدید را بررسی کرد.

 

ورنر فورسمان، 1979-1904

 

 

جان پل استَپ

 

 

«کاتتریزاسیون قلبی» روشی شامل عبور دادن یک لوله از میان رگ‌های خونی و تزریق ماده رنگی برای پیداکردن محل انسداد است. این روش اما توسط فورسمان آلمانی در سال 1929 ابداع شد. او یک لوله لاستیکی بسیار باریک را وارد سیاهرگی در دست چپ خود کرد و سپس آن را به سمت قلب فرستاد.

 

لاتزارو اسپالانتسانی، 1799-1729

 

زیست‌شناس، کاراندام‌شناس و کشیش کاتولیک ایتالیایی بود که در زمینه مطالعه تجربی عملکرد بدن تلاش‌های فراوانی کرد. او چندین چیز عجیب را بلعید! برای نمونه چند لوله چوبی حفره‌دار یا چند استخوان را در کیسه‌های پارچه‌ای کوچک گذاشت و بلعید. اما چرا؟ او تلاش داشت تا آزمایش کند که چگونه ترشحات معده غذا را هضم می‌کنند.

 

 

لاتزارو اسپالانتسانی

 

 

 


 
هادی بازدید : 228 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

بنا نوشت: جوانی شیعه در عربستان با نثار جان خود، نقشه داعش را در قتل دسته جمعی نمازگزاران مسجد امام حسین(ع) در شرق عربستان ناکام گذاشت.

 

«عبدالجلیل الاربش» یک جوان شیعه عربستانی بود که به صورت داوطلبانه وظیفه حفاظت از نمازگزاران مسجد امام حسین(ع) شهر «الدمام» عربستان را بر عهده گرفته بود.

 

امروز عامل انتحاری داعش سعی کرد که با چادر زنانه به سرکردن وارد مسجد امام حسین(ع) شود، اما عبدالجلیل پس از اینکه متوجه شد او جلیقه انتحاری به تن دارد، مانع از ورود عامل انتحاری به مسجد شد.

 

عامل انتحاری داعش زمانی که نتوانست وارد مسجد شود، خود را در در ورودی مسجد منفجر کرد.

 

انفجار عامل انتحاری داعش منجر به شهادت سه نفر از جمله «عبدالجلیل الاربش» شد، تعداد دیگری از مردم هم در این انفجار زخمی شدند که به بیمارستان انتقال پیدا کردند.

 

«عبدالجلیل الاربش» جوانی بود که به تازگی پس از تحصیل در رشته پزشکی در آمریکا و کسب مدرک دکترا به کشور خود بازگشته بود و در بیمارستان شهر الدمام مشغول به فعالیت بود.

 

این شهید شب گذشته با همسرش عقد ازدواج بسته بود و طبق برنامه قرار بود که در مدت زمانی کوتاهی مراسم عروسی اش برگزار شود، اما او با فدای جان خود جلوی یک فاجعه انسانی را در عربستان گرفت.

 

 

هادی بازدید : 139 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

محمدجواد ظریف و جان کری وزیران خارجه ایران و آمریکا روز شنبه در شهر ژنو سوئیس باهم دیدار و گفتگو کردند. این دو وزیر همچنین بخشی از گفتگوهای خود را به صورت تنها و دوجانبه و غیررسمی در حیاط هتل محل مذاکرات انجام دادند.

هادی بازدید : 240 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

«مینا»، در نوجوانی از خانه فرار کرده و در جوانی مرتکب قتل شده است: او می‌گوید که شوهرش را کشته است چون وادارش می‌کرده تن‌فروشی کند؛ از او سوء استفاده می‌کرده تا خرج خرید مواد مخدرش را درآورد و به مادر خودش کمک مالی کند! مصاحبه‌ای را در ادامه بخوانید که در حاشیه جلسه محاکمه‌اش در دادگاه با او انجام شده است.

چروک‌های عمیق بر گونه‌های مینای ۲۵ ساله عمق دردهای او را نشان می‌دهد. وقتی در جلسه محاکمه پشت تریبون قرار گرفت تا درباره نحوه قتل شوهرش توضیح دهد، چنان دادگاه را تحت تأثیر قرار داد که قضات در پایان جلسه سعی کردند اولیای دم را راضی به گذشت کنند. مأمور بدرقه‌ای که مینا را همراهی می‌کرد، در پایان جلسه خطاب به قضات گفت که او از بهترین زندانیان زندان زنان تهران است و کاملاً بی حاشیه در بند زندگی می‌کند و تا به حال حتی یک مورد درگیری لفظی هم نداشته.

او که تمام مدت در کنار مینا حضور داشت، چند بار با صحبت‌هایش سعی کرد متهم را آرام کند و منتظر نتیجه دادگاه بماند. این از معدود دفعاتی بود که یک مأمور بدرقه چنین دلسوزانه سعی در کمک به یک مجرم داشت.

شاید درک گفته‌های مینا توسط همین مأمور هم بود که باعث شد او با قضات صحبت کند و مانند وکیل مدافع از مینا دفاع کند و بگوید که حتی اگر بپذیریم مینا دروغ می‌گوید، چطور می‌توانیم گفته‌های همسر قبلی مقتول را که حالا او هم در زندان است نادیده بگیریم؟

جلسه رسیدگی به پرونده مینا به قصاص ختم نشد و او با رأی دادگاه به پرداخت دیه محکوم شد، اما زخم‌های برجای‌مانده بر روح این زن حتی با حمایت قانون هم درمان نمی‌شود. بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده مینا در شعبه ۷۱، خبرنگار ما با او گفت‌وگویی انجام داده است که می‌خوانید:

*چند وقت است در زندان هستی؟


از سال ۸۸ زندانی شدم، حالا می‌شود شش سال تمام.

*همان اوایل به اینکه قاتل هستی اعتراف کردی، چرا رسیدگی به پرونده طولانی شد؟


برای اینکه حرفم را باور نمی‌کردند. البته اول خودم دروغ گفتم، اما بعد از نزدیک به ۲۰ روز تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. وقتی اعتراف کردم قاتل هستم، باز افسران باور نمی‌کردند، بعد هم پرونده با اقرار من به دادگاه آمد و قضات هم اعترافات را باور نکردند. آن‌ها هم می‌گفتند تو قاتل نیستی.

*مگر چه اعترافاتی داشتی که قضات و افسران پرونده که به صدها پرونده قتل رسیدگی کرده‌اند و تجربه زیادی در این زمینه دارند، حرف تو را باور نمی‌کردند؟


آن‌ها می‌گفتند تو به تنهایی نمی‌توانستی شوهرت را بکشی. می‌گفتند کسی همدستت بوده و می‌خواهی نام او را پنهان کنی، این تصور آن‌ها به خاطر گفته‌های همسایه‌ها و حرف‌های اولیه خودم بود. وقتی شوهرم را کشتم همسایه‌ها را صدا زدم و گفتم شوهرم را کشتند و فرار کردند. بعد با ماشین به خانه مادر شوهرم رفتم. در راه با راننده صحبت کردم و همین موضوع را گفتم؛ چون من زن ریزنقشی هستم کسی حرفم را باور نمی‌کرد. شوهرم مرد تنومندی بود و همه می‌گفتند تو به تنهایی نمی‌توانستی این کار را بکنی. یکی دیگر از دلایلش هم این بود که من شوهرم را در خواب با چاقو زدم، اما خون در راهرو هم پاشیده شده بود به همین خاطر می‌گفتند اعترافاتت درست نیست و با صحنه قتل هم‌خوانی ندارد.

*چرا این اعترافات با یافته‌های پلیس هم‌خوانی ندارد؟


شاید به دلیل این است که همسایه‌ها بعد از اطلاع از قتل به خانه ما هجوم آوردند. شاید کسی شوهرم را تکان داده و این رفت‌وآمدها باعث شده که خون به جاهای مختلف پاشیده شود.

*در ابتدای صحبت‌هایت گفتی قبلاً اعتراف کرده‌ای که شوهرت را افرادی دیگر به قتل رساندند؛ چرا چنین اعترافی کردی و چرا آن را پس گرفتی؟

هر بار اسم کسی را می‌آوردم، بعد دچار عذاب وجدان می‌شدم. من قتل را مرتکب شده بودم و این انصاف نبود کسی دیگر به جای من بازجویی شود. چند روز بعد از اعترافی که می‌کردم، می‌گفتم دروغ گفتم، دلم می‌سوخت؛ نباید بقیه در آتشی که من روشن کرده بودم می‌سوختند. در آخر تصمیم گرفتم همه چیز را خودم بگویم.

*مگر شوهرت چه کرد که او را مستحق چنین مرگی دانستی؟


من را وادار به تن‌فروشی می‌کرد و با پولی که به دست می‌آورد مواد می‌خرید و خرجی خانه را تأمین و به نزدیکانش رسیدگی می‌کرد. دیگر حالم از او به هم می‌خورد و نمی‌توانستم تحملش کنم.

*چرا از او جدا نشدی؟


یک بار خانه را ترک کردم و به شهرمان برگشتم. مادرم من را از خانه بیرون کرد. هیچ وقت برایم مادری نکرد. بلایی که در بچگی سرم آمد، تقصیر مادرم بود. از من حمایت نکرد و باعث شد به این بدبختی بیفتم.

*یعنی تو را از خانه بیرون کردند و مجبور شدی دوباره نزد شوهرت برگردی؟


خانه خاله‌ام هم رفتم. او هم گفت برو نمی‌توانم تو را نگهداری کنم. آن زمان برادر کوچکم که حالا حامی من است و دنبال کارهایم افتاده، اهواز بود و از زندگی من زیاد خبر نداشت چون سال‌ها بود که فرار کرده بودم و از اعضای خانواده‌ام کسی از من خبر نداشت. مجبور شدم دوباره پیش شوهرم برگردم. جایی نداشتم.

*اتفاقی که در بچگی برایت افتاده چیست؟


دو برادر بزرگم من را آزار دادند. وقتی به مادرم گفتم کتکم زد و گفت ساکت شو و این حرف را جایی نگو. حتی کلانتری هم رفتم. مأمور گفت: این حرف‌ها را می‌زنی خودت را می‌کشند؛ پس برو خانه و سکوت کن.

*همین برادری که حالا کمکت می‌کند چرا سکوت کرد؟


او بچه بود؛ فقط یک سال از من بزرگ‌تر است. آن زمان ۱۱ سالم بود و این برادرم ۱۲ سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. ۶ ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تن‌فروشی می‌کرد. دیگر تحملش را نداشتم.

*در دادگاه از زنی صحبت کردی که او هم در زندان است و همسر سابق شوهرت بوده.

بله، من بعد از این‌که به زندان رفتم با او آشنا شدم. به خاطر حمل مواد و اعتیاد او را به زندان آوردند. گفت صیغه شوهرم بوده و شوهرم با او هم همین کارها را می‌کرده است، گفتم بیا این‌ها را در دادگاه بگو، گفت دنبال دردسر نمی‌گردم، برو خودت از خودت دفاع کن. البته این طور که متوجه شدم او خودش هم راضی بوده، اما قسم می‌خورم من راضی نبودم.

*در جلسه محاکمه از هیئت قضات تا مأمور بدرقه زندان، سعی داشتند به تو کمک کنند و از مادر شوهرت رضایت بگیرند، اما تو حاضر نشدی جلوی او زانو بزنی و التماس کنی.


از ۱۱ سالگی در بدبختی زندگی کردم. ازدواج کردم، شوهرم از من سوء استفاده کرد و از آن پول‌ها به مادرش هم می‌داد و به او رسیدگی می‌کرد. برای چه باید جلوی این زن زانو بزنم؟ طناب دار بدتر از وضعیتی که با شوهرم داشتم نیست. من به زنی که می‌دانست فرزندش چطور با من رفتار می‌کند و پول او را قبول می‌کرد، التماس نمی‌کنم.

*اگر به هر نحوی رضایت گرفته شود یا این‌که دادگاه به آزادی تو رأی بدهد، چطور می‌خواهی زندگی کنی؟


برادر کوچکم از من حمایت می‌کند. قبلاً همسرش اجازه نمی‌داد، چون فکر می‌کرد من زن فاسدی هستم، اما حالا که دیده واقعاً از سر بدبختی به این روز افتاده‌ام من را قبول کرده است. حالا هم کسی از اعضای خانواده به سراغم نمی‌آید. فقط برادرم ماهی یک بار به دیدنم می‌آید. کمی پول به حسابم در زندان واریز می‌کند تا لباس و چیزهای ضروری بخرم و کمکم می‌کند. در دادگاه هم قول داد و قبول کرد تعهد بدهد از من نگهداری کند.

*تکلیف دو برادری که تو را شکنجه کرده‌اند چه می‌شود؟


از آن‌ها شکایت کرده‌ام و حالا پرونده داریم. هرچند می‌گویند ثابت کردنش آن هم بعد از این همه سال خیلی سخت است؛ اما پرونده در جریان است و شاید راهی پیدا شود که من از سختی بیرون بیایم. پ

منبع: سلامت‌نیوز

هادی بازدید : 251 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

جان کری وزیر امور خارجه آمریکا  با دوچرخه تصادف کرد.جان کری به بیمارستان منتقل شد

به گزارش عصر ایران کری که در منطقه آلپ فرانسه دوچرخه سواری می کرد با دو چرخه زمین خورده و با هلی کوپتر به بیمارستان دانشگاه ژنو در سوییس منتقل شده است.

جان کربی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است کری در وضعیت جسمانی با ثباتی قرار دارد ولی ران پای راست او شکسته است.

 او گفت به هنگام حادثه امدادگران و یک پزشک در کاروان همراه دوچرخه سواری کری حضور داشته است. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است کری پس از حادثه تصادف هوشیاری خود را از دست نداده است.

وزیر امور خارجه 71 ساله آمریکا غالبا در حاشیه مذاکرات هسته ای با ایران دوچرخه سواری می کند. کری دو چرخه مخصوص خود را با هواپیمای حامل خود و هیات مذاکره کننده آمریکایی حمل می کند.کری روز شنبه در ژنو ساعت ها با محمد جواد ظریف همتای ایرانی اش دیدار و گفت و گو کرد.
کری قرار بود روز یکشنبه راهی مادرید شود و پس از دیدار با مقامات اسپانیایی برای شرکت در نشست دو روزه مبارزه با داعش راهی پاریس شود.

شکستگی پای کری می تواند حضور او را در مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 در یک ماهه منتهی به ضرب الاجل نهایی توافق نهایی هسته ای، تحت تاثیر قرار دهد.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است کری با هواپیما برای درمان از سوییس به بیمارستان بوستون آمریکا منتقل می شود. او افزوده است زمین خوردن کری به دلیل پاره شدن زنجیر دوچرخه او بوده است.

هادی بازدید : 507 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
عکس‌های تازه منتشره از صحن‌های جدید حرم امام خمینی و ساخت و سازهای آن در فضای مجازی موجی از اعتراضات را به دنبال داشته است.
به گزارش «فردا»، در همین رابطه حجت الاسلام محمدرضا زائری روحانی سرشناس و مدیرمسئول نشریه خیمه تاکنون دو یادداشت در صفحه اینستاگرام خود که بیش از یازده هزار نفر دنبال کننده دارد منتشر کرده است.
زائری ابتدا نوشت:
نمي دانم در مرقد مرحوم امام چه كرده اند ولي اگر راست باشد چيزهايي كه مي گويند بايد واقعا ترسيد، من از حدود پانزده سال قبل نوشته ام كه ساختن گنبد و بارگاهي به اين شكل با ضريح و تنظيم زيارتنامه و استفاده از عبارت " السلام عليك يا روح الله " و تكرار كلمه "حرم " امام و ... يك خطاي راهبردي وحشتناك است كه كمترين و كوچكترين آسيبش به باورهاي ديني عوام است.
به راحتي مي توان فهميد وقتي يك فرد معمولي اين گنبد طلايي و استفاده از اين كلمات را مي بيند دچار چه سوء تفاهم هايي نسبت به مسايل اساسي اعتقادي خود مي شود (حتى به زبانم نمي آيد كه بگويم برخي جوانان به خودم چه گفته اند و شرم دارم بنويسم كه زبانم لال به خاطر همين در چه چيزهايي تشكيك كرده اند) و تعجب مي كنم چرا علما و فقهايي كه بعضا حتى در اضافه شدن شهادت ثالثه در اذان و اقامه محتاطند و مي گويند ترجيحا به شكلي ادا شود كه جزئيت از آن فهميده نشود چرا در مورد تعامل برخي با امام راحل مانند ذوات مقدسه معصومين عليهم السلام سكوت كرده اند؟ و تعجب بيشتر من از كساني است كه دلبسته امام خميني هستند و مي دانند روح مطهرش در همان قبر از اين كارها راضي نيست و جلوي اين كارها را نمي گيرند.
اما جدیدترین یادداشت این روحانی شناخته شده در این باره بدین شرح است:
رهبر بزرگوار و فرزانه انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي، الهي من فدايتان بشوم، جماعت پوست خربزه اي آماده كرده اند كه روز چهاردهم خرداد زير پاي شما بياندازند ، گفته اند شكل و شمايل جديد مرقد امام راحل را قرار است شما افتتاح كنيد! عقلم مي گويد شما زيرك تر از آنيد كه بازي جماعت را بخوريد ولي امان از اين دل كه نگران و بي قرار است، همه اش مي ترسم برخي ملاحظات باعث شود زير بارشان برويد و كوتاه بياييد. آقا الآن شما تنها اميد ملت براي ايستادن پاي آرمانهاي انقلابي امام هستيد و همه كساني كه نقطه اساسي مشكلات را در انحراف از شعار انقلاب مستضعفين و پابرهنگان و گرايش به اشرافيت و رفاه طلبي برخي مسؤولان مي دانند ( فارغ از گرايش هاي سليقه اي و سياسي و ... ) فقط الآن به ايستادگي و قاطعيت شما دل خوش كرده اند. آقا جان تو را به جدتان شما زير اين بار نرويد، بگذاريد آيت الله هاشمي رفسنجاني اين شكل و شمايل جديد را افتتاح كنند ، نگذاريد ميليونها نفر جانباز و آزاده و مادرشهيد و بسيجي اميدشان به قاطعيت و ايستادگي شما لطمه بخورد ...
تصاویر بنای جدید حرم امام خمینی (ره) را در زیر می بینید:
هادی بازدید : 439 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
امروز اغلب کافی شاپ های شهر پاتوقی شده برای جوانانی که می خواهند بدون هیچ گونه قید و بندی در کنار یکدیگر باشند و با هم صحبت کنند.

وقتی از در  برخی کافی شاپ ها  داخل می‌شوید انبوهی از  دختران  و پسران  جوان با ظاهر بسیار نامناسب و مغایر با شئونات جامعه اسلامی را مشاهده می‌کنید که گاه دسته جمعی و گاهی دو نفری با یکدیگر پشت میز نشسته‌ و بدون توجه به اطراف خود غرق در یکدیگرند شال‌های عقب رفته، آرایش‌های تند، دست‌های گره خورده به هم و حتی روابط فراتر از آن را در این مکان به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

 


وقتی وارد کافی شاپ می شوید و در کناری می نشینید ناگهان جمله‌ای بر روی دیوارکافی شاپ توجهت را به خود جلب می‌کند «رعایت شئونات اسلامی در این مکان الزامی است» با دیدن این جمله مبهوت می‌شوید چون در این مکان تنها چیزی که نمی‌توان مشاهده کرد رعایت شئونات اسلامی است.

روابط نادرست دختر و پسر را در این مکان پشت اکثر میزها می‌توان مشاهده کرد گویی صاحب کافی شاپ از روی ناچاری مجبور شده است این جمله را بر روی دیوار نصب کند و خودش هم به آن هیچ اعتقادی ندارد.

صدای موسیقی غیرمجاز در فضای بعضی کافی شاپها کاملاً به گوش می‌رسد و روابط جوانان حاضر در این مکان را پررنگ‌تر می‌کند، شیشه‌های ماتی که مانع ازدیده شدن داخل کافی شاپ می‌شود فضای مناسبی را برای حرمت شکنی فراهم کرده است. 
 
برخی کافی شاپ‌ها هم اکنون به مکان دنجی برای  دختران  و پسران  جوان  تبدیل شده‌اند که می‌توانند ساعت‌های طولانی در این مکان به گپ زدن‌های خارج از شرع و عرف بپردازند. 
 
متأسفانه امروزه فضای داخل  برخی کافی شاپ‌‌ها به گونه‌ای است که نمی‌توان از آن به عنوان محلی برای گذراندن لحظاتی خوش با خانواده استفاده کرد چرا که اگر فردی بخواهد باهمسر و فرزندان خود به کافی شاپ برود و دقایقی را با خانواده خود خوش بگذراند آنقدر حرمت شکنی و صحنه‌های زننده را مشاهده می‌کند که از آمدن به این محیط پشیمان شده و ترجیح می‌دهد سریعترآنجا را ترک کرده و دیگر هیچ وقت قدم به این فضا نگذارد.
حرمت شکنی و نابودی حیا در کافی شاپها
 
برخی کافی شاپ‌ها هم اکنون به مکان دنجی برای  دختران  و پسران  جوان  تبدیل شده‌اند که می‌توانند ساعت‌های طولانی در این مکان به گپ زدن‌های خارج از شرع و عرف بپردازند.
متأسفانه در اکثر نقاط شهر کافی شاپهایی وجود دارد که  دختران  و پسران  جوان  به آسانی در این فضا به انواع روابط نامناسب دست می زنند حتی سیگار مصرف می‌کنند و از آنجابه عنوان محلی برای گپ زدن و  روابط نادرست استفاده می‌کنند.

این مسئله واقعاً نگران کننده است که چگونه حرمت شکنی و بدحجابی در فضای کافی شاپ‌ها از سوی مسئولان و افرادی که مسئول حفظ امنیت جامعه هستند نادیده گرفته می‌شود و عدم نظارت کافی از سوی مسئولان موجب شده است تا خانواده‌ها نسبت به اجتماع و خصوصا بعضی مکانهای تفریحی مانند کافی شاپ‌ها دید منفی پیدا کنند.

درحالیکه کافی شاپ‌ها می‌تواند مکانی برای حضور اعضای خانواده وتفریح آنها باشد اما هم‌اکنون صحنه‌های زننده‌ای در این فضا مشاهده می‌شودکه خانواده را نسبت به کافی شاپ بد بین کرده است.

کافی شاپها مکانی برای نابودی ارزش‌های معنوی و اخلاقی
 
فضای برخی کافی شاپها رنگ غرب زدگی شدید پیدا کرده است و به مکانی برای آسیب زایی میان  دختران  و پسران تبدیل شده است و باید کنترل و نظارت بیشتری بر این مکان‌ها از سوی پلیس و صاحبان کافی شاپ‌ها اعمال شود.
 
فضای برخی کافی شاپها رنگ غرب زدگی شدید پیدا کرده است و به مکانی برای آسیب زایی میان  دختران  و پسران تبدیل شده است و باید کنترل و نظارت بیشتری بر این مکان‌ها از سوی پلیس و صاحبان کافی شاپ‌ها اعمال شود

کافی شاپ‌ها مکانی برای  دوستیابی و روابط نادرست  دختران  وپسران شده است و این  دوستی‌ها موجب افزایش آسیب‌های اجتماعی، ازدواج‌های نادرست و رشد طلاق می‌شود.
متأسفانه امروزه در جای جای شهر شاهد کمرنگ شدن معنویات و ارزش‌های اخلاقی در جامعه شده‌ایم جوانانی که به ارتباط‌های ناسالم روی می‌آورند سایر همسالان خود را به سوی روابط نادرست می‌کشانند و شاهد شیوع رفتارهای نادرست در میان جوانان معصوم جامعه خواهیم بود.
امروزه دیگر اکثر محیط‌های تفریحی به مکانی برای اختلاط و  دوستی‌های میان دختر وپسر تبدیل شده‌اند اما آنچه که در این میان به تاراج می‌رود حیا و عفت دختر ایرانی است.

باید پرده از بسیاری حقایق برداشت تا چه زمانی باید چشم خود را بر روی این صحنه‌ها بست و به‌گونه‌ای وانمود کرد که گویی همه چیز کاملاً طبیعی است.
 
آیا هر از چندگاهی برخورد با بدحجابان فقط در سطح خیابان‌های شهر راه‌حل معضل بدحجابی و روابط ناسالم و آشکار دختران  و پسران در این روزهاست؟آیا مسئولان ذیربط در این قضیه نگاهی به اماکن تفریحی سطح شهر و کافی شاپ‌ها انداخته‌اند آیا نمی‌دانند در کافی شاپ‌ها چه می‌گذرد و چه فضای مناسبی برای ارتباط ناسالم دختران  و پسران در این مکان‌ها فراهم شده است؟
 
گویی متولیانِ فرهنگی جامعه و مدیران نظارت بر اماکن عمومی صدای انتقاد و نارضایتی ها را نمی شنوند تا کمرهمت را برای فعالیتی اثر گذار و اقدامی مبتکرانه ببندند.

هادی بازدید : 449 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
به تازگی در شبکه های اجتماعی تصویری منتشر شده که گفنه می شود مربوط به جمعی از زنان حرمسرای خلیفه خودخوانده داعش ابوبکر البغدادی است.

هادی بازدید : 321 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
یک خطای پزشکی که در بیمارستان یمامه در ریاض پایتخت عربستان رخ داده , چهره یک نوزاد تازه متولد شده در زایمان سزارین را تغییر وحشتناکی داده است.

مادر این نوزاد بعد از عمل هنگامی  برای دیدن نوزاد خود بهوش امد از مشاهده نوزادش در این حالت رقت انگیز که  آسیب ناشی از سهل انگاری جراح در برش ها و استفاده نادرست از چاقوی جراحی بود شوکه شد . این اشتباه جراح مذکور منجر به کبودی برجسته در سراسر چهره نوزاد شده بود.

هنگامی که مادر نوزاد با جراح  مواجه میشوند پاسخ جراح آنها را بیشتر عصبانی و شوکه کرد ! جراح با خونسردی گفت اصلا نگران نباشید چیز مهمی نیست فقط یک خط ناخواناست. بر اساس گزارش روزنامه، بعد از شکایت والدین نوزاد به به اداره بیمارستان مورد تحت بررسی توسط اداره کل امور بهداشت در ریاض قرار گرفت.

هادی بازدید : 353 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

زنان داعشی در این تصاویر سعی می کنند برخلاف واقعیتها اینگونه وانمود کنند که از زندگی بسیار خوبی در کنار تروریستهای داعش برخورداند.





عکس گرفتن زنان داعشی با خودروی لوکس آلمانی


ترغیب زنان و دختران به ازدواج با عناصر داعش

 

آموزش نظامی زنان و یادگیری استفاده از انواع سلاح و مواد منفجره

 

خانواده اقصی محمود معتقد هستند که وی به 3 دختر انگلیسی برای پیوستن به داعش کمک کرده است

 

هادی بازدید : 466 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
دوبنیانگذار کلینیک درمانی در شهر «لیتل راک» در ایالت آرکانزاس آمریکا پس از فاش شدن هویت اصلی‌شان در ارتکاب با تعرض و سوءاستفاده جنسی از جانب دو قربانی خود از میان ۳۰ تن از قربانیان به اتهام سوءاستفاده غیر اخلاقی، تجاوز و شکنجه دختران و زنان جوان بیمار، دستگیر شدند. 
بنا بر این گزارش «جاش داگر» بیش از ۳۰ نوجوان دختر و پسر را پس از مراجعه به این کلینیک به منظور درمان شدن بی‌شرمانه مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌داد. 
سوء استفاده جنسی از دختران بیمار در حالت بیهوشی/ پایان اعمال بی‌شرمانه دو شریک مظلوم‌نما + تصاویر
 «جاش داگر» با حضور به عنوان یک مدرس از مرکز آموزش عمومی در کلینیک درمانی دختران جوان را برای رسیدن به اهداف شیطانی خود انتخاب می‌کرد. پیش‌تر گروه درمانی این کلینیک از پیشنهاد وی به منظور آموزش عمومی مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفته بود. 
داگر در سال ۱۹۶۱ با همکاری دوست وشریک خود «بیل گا ثراد» توانست با تجهیزات لازم این کلینیک را افتتاح کند. 
از سال ۲۰۱۴ «جاش داگر» و شریکش «گاثراد» در اتهام با تعرض به دختران جوانی که در کلینیکی که آنرا ساخته بودند تحت تعقیب قرار گرفته بودند که به دلیل نبودن مدارک کافی هر بار پس از دستگیر شدن تبرئه می‌شدند. 
 
این مرکز درمانی، آموزشی، در «لیتل راک»، آرکانزاس، که ارائه دهنده خدمات درمانی تخصصی و فوق تخصصی است پس از رسوایی مربوط به بنیانگذاران آن مورد انتقاد بسیاری از جمله وزارت بهداشت و درمان مراکز آموزشی در آرکانزاس قرار گرفته است. 
با وجود شکایت‌هایی مبنی بر تعرض جنسی و کودک آزاری و سوءاستفاده غیر اخلاقی این دو متهم اصلی پرونده با انکار تمامی اتهامات وارده تظاهر به بیگناهی می‌کردند. 
سوء استفاده جنسی از دختران بیمار در حالت بیهوشی/ پایان اعمال بی‌شرمانه دو شریک مظلوم‌نما + تصاویر
تحقیقات پلیس که با اولین گزارش در مارس ۲۰۱۴ آغاز شده بود حاکی از آن بود که متهمین هیچ گونه آثاری را پس از ارتکاب جرم به جا نمی‌گذاشتند. که همین امر موجب بالا رفتن حساسیت هر چه بیشتر در این پرونده و همچنین هوشیاری هر چه بیشتر کارآگا‌هان پلیس در این پرونده شد. 
به گزارش پلیس «لیتل راک» از سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶، شکایت‌هایی مبنی بر تعرض و کودک آزاری این دو متهم «جاش داگر» وشریکش «گاثراد» در ارتباط با ۳۰ تن از دختران و زنان جوانی که در این مرکز بستری می‌شدند وجود دارد. 
 پلیس بر این باور است که این دو متهم زمانی که قربانیان خود در بیهوشی ناشی از مصرف مسکن‌های قوی بسر می‌بردند، آنان را مورد تعرض جنسی و سوءاستفاده‌های غیر اخلاقی قرار می‌دادند. 
سوء استفاده جنسی از دختران بیمار در حالت بیهوشی/ پایان اعمال بی‌شرمانه دو شریک مظلوم‌نما + تصاویر
اما پس از بالا رفتن تعداد شکایت‌ها از این دو به ظاهر مدرس بهداشتی که به صورت داوطلبانه در این کلینیک درمانی آموزشی خدمت می‌کردند موجب رسانه‌ای شدن این موضوع تلخ شد که همین امر استعفای دو شربک شیاد را در بر داشت. 
 
به گفته پلیس، پیدا شدن دو شاهد پس از رسانه‌ای شدن این پرونده جای هیچ گونه تردیدی را برای پلیس به منظور دستگیری آنان در اسرع وقت باقی نگذاشت و به محض استعفای آنان پلیس با حضور به موقع خود توانست قبل از متواری شدن این دو مرد، آنان را دستگیر کند. 
به گفته دو شاهد اصلی که نامشان در خبرگزاری‌ها به منظور حفظ موارد امنیتی فاش نشده آنان پس از مصرف دارو در حالی که هنوز کامل بیهوش نشده بودند آنچه در پیرامون آنان می‌گذشت را به خوبی به یاد داشتند و اظهارات آنان پرده از جنایات این دو متهم «جاش داگر» وشریکش «گاثراد» شد. 
اکنون هردوی آن‌ها متهم به تعرض و کودک آزاری به بیش از ۳۰ تن از دختران زیر سن قانونی و زنان جوان هستند. 
جزییات بیشتری در خصوص این پرونده هنوز منتشر نشده و محاکمه آنان پس از تکمیل شدن پرونده که مستلزم تحقیقات بیشتر توسط پلیس است در دادگاه عمومی لیتل راک در آرکانزاس برگزار خواهد شد.
هادی بازدید : 330 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
مرد لیبیایی در شب عروسی خود اعلام کرد که حاضر است همسرش را مجاهدین سوری هدیه دهد.

 

تصویری که در این مطلب مشاهده می‌کنید مربوط به یک تازه داماد لیبیایی است که در اوج بی غیرتی و با افتخار همسرش را به حراج گداشته است و این عکس را در مراسم عروسی اش انداخته است.
به گزارش ایلنا، بر روی پلاکارد نوشته شده است: امشب شب عروسی من است و من حاضرم تا همسرم را به مجاهدین (شورشیان سلفی) در سوریه هدیه دهم تا بشار اسد را ساقط کنند.
بی‌غیرتی یک مرد در حراج گذاشتن همسرش+ عکس
هادی بازدید : 480 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
همزمان با یام نیمه شعبان یکی از شگفت انگیزترین رستورانهای کشور در مجموعه هتل در نزدیکی حرم امام رضا (ع)، در مشهد افتتاح خواهد شد.

آفتاب : از ویژگیهای اصلی این رستوران که در  مجموعه عظيم تجاري، اقامتي، مسكوني واقع شده كه تا كنون نیز نمونه‌اي در كشور نداشته است و قابلیت تبدیل به یکی جذابتهای توریستی و تفریحی شهر مشهد را دارد وجود مجسمه «پير خرد» در قلب این مجموعه است.
 
این مجسمه با ارتفاعي بيش از ٢٠ متر نمادي از حكماي خطه خراسان است که دستار و لباسش، برگرفته از پوشش خراسان قديم است. پير خرد، يادآور مفهوم «انسان كامل» و در كف يكي از دست‌هايش شمعي قرار گرفته كه نشانی از نور هدايت است و بازديدكنندگان با قرار گرفتن روي دست راست مجسمه و حرکت این سازه عظيم سنگي از طريق دريچه‌اي بزرگ به داخل مجسمه وارد خواهند شد.
 
از ویژگیهای دیگر این مجسمه وجود يك گالري با آثار فرهنگي تزئين شده است که پس از آن رستورانی زيبا قرار دارد که مراجعین قطعا از جذابيت‌هايش لذت خواهد برد.
 

 


همچنین وجود عكاسخانه آرمان که با معماري سبك‌هاي مختلف زندگي سنتي در شهرهاي ايران بازسازي شده است نیز از ویژگی‌های دیگر این مجموعه است که مسافرین و بازدیدکنندگان این هتل می‌توانند در كنار خانه‌هايي با معماري قديم يزد، كاشان، مشهد، اصفهان و ... عكس گرفته و خاطره بسازند.
 
بنا بر گزارش میراث فرهنگی و پیمانکار سازنده، مجتمع آرمان دهم خردادماه در خيابان نواب مشهد افتتاح خواهد شد.

هادی بازدید : 188 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)
برنامه معروف به کشف حجاب هفدهم دیماه 1314 با شرکت همسر و دختران رضا شاه پهلوی که بدون حجاب در جشن دانشسرای عالی شرکت کرده بودند به اجرا درآمد.

رضا شاه در همین روز علی اصغر حکمت کفیل وزارت فرهنگ را که به اجرای این برنامه کمک فراوان کرده بودند به مقام وزارت (وزارت فرهنگ) ارتقاء داد.

دختران رضاشاه پس از کشف حجاب

هادی بازدید : 145 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

دفتر رسانه‌ای ایالت دمش سوریه وابسته به داعش با انتشار تصاویری تحت عنوان “آماده کردن غذا جهت ارسال به خطوط پایداری”، از علاقه عناصر داعش به غذاهای فست فودی خبر داد.

 

هادی بازدید : 121 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

گرمای شدید هوا در هند به حدی رسیده که موجب کمبود آب در هزاران روستا شده و شمار تلفات آن نیز تاکنون به بیش از ۱۸۰۰ تن رسیده است و پیش بینی می شود با آغاز فصل تابستان بر تعداد قربانیان آن افزوده شود.

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

گرمای  کشنده درهند

هادی بازدید : 442 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

«متاسفانه بعضي از مردم آگاهانه سونوگرافي بي‌رويه مي‌كنند تا از دوره جنيني فرزندشان آلبوم درست كنند.» اينها بخشي از اظهارات ماه گذشته سيد حسن قاضي‌زاده‌هاشمي، وزير بهداشت درمورد مد جديدي به نام آلبوم جنين است كه مدتي است در بين مادران باردار رايج شده است؛ امري كه جدا از اينكه هزينه زيادي دربردارد براي سلامتي مادر و جنين نيز خطرناك است.

به نظر مي‌رسد امروز مي‌توانيم با افتخار اعلام كنيم كه ما با قدرت از مونوپاد (همان سيخ‌هايي كه با آن عكس مي‌گيرند)، سلفي و سه رخ عبور كرده و به عكس سونوگرافي رسيده‌ايم! تب داغ عكس گرفتن از تمام مراحل زندگي و حين انجام همه كارها باعث شده دوربين عكاسي و فيلمبرداري بعد از رفتن به مراسم ترحيم و عزاداري سر از اتاق عمل و زايمان و اين بار دوران جنيني كودك و داخل شكم مادر درآورد؛ كاري كه در ظاهر براي عده‌اي عامل فخرفروشي و تظاهر شده و آن را در صفحات شخصي خود در شبكه‌هاي اجتماعي نمايش مي‌دهند.

اين كار از چند جنبه قابل بررسي است: در درجه اول اثراتي كه اين رفتارمي‌تواند بر سلامتي جنين و مادر داشته باشد و اينكه بر چه اساسي پزشك مجوز عكس‌برداري از جنين را صادر مي‌كند. در درجه دوم اثرات اجتماعي و فرهنگ نادرستي كه پشت اين رفتار نهفته است و ميل به خودنمايي كه به اين شكل خودش را نشان مي‌دهد.

مي‌خواست براي بچه‌اش سنگ تمام بگذارد

منشي يك مركز راديولوژي و سونوگرافي در خيابان ونك تهران با بيان اينكه آلبوم جنين از سال گذشته تا الان به شدت مد شده و خانم‌هاي باردار زيادي بعد از گرفتن عكس‌هاي سه بعدي و چهاربعدي دنبال تهيه آلبوم از جنين هستند، به آرمان مي‌گويد: از هر 10 خانم بارداري كه براي سونوگرافي به ما مراجعه مي‌كند 9 نفر آنها مي‌خواهند سونوگرافي سه بعدي و چهاربعدي انجام دهند تا ببينند فرزندشان چه شكلي است و به تازگي تعدادي هم براي گرفتن عكس از اين صحنه و ثبت آن به ما مراجعه مي‌كنند كه با دستگاه‌هاي مخصوص عكسبرداري حين سونوگرافي اين كار را انجام مي‌دهيم.

او در مورد هزينه اين كار مي‌گويد: از 500 هزار تومان به بالا و بستگي به تعداد عكس‌ها دارد.



اسفند سال گذشته خانمي به ما مراجعه كرد و حدود 200 عكس از جنيني كه داخل شكمش بود تا ماه آخر بارداري گرفت يعني هر ماه 20 عكس و ما مانده بوديم اين همه عكس از صورت جنيني كه اصلا شكلي ندارد(چون همه جنين‌ها شبيه هم هستند و بعد از تولد و يك ماهگي ظاهرشان شكل مي‌گيرد) براي چيست؟ بعدها فهميديم اين خانم بسيار ثروتمند است و اين بچه بعد از سال‌ها نذر و نياز به دنيا آمده و آنها مي‌خواستند از اين طريق سنگ تمام بگذارند.

او با خنده اينها را مي‌گويد و به سوالي كه من مي‌خواستم از او در مورد ضررهاي جسمي اين كار بپرسم خودش پاسخ مي‌دهد: البته كه سونوگرافي براي همه آدم‌هاي عادي هم خطرناك است چه رسد به جنين. ما وقتي خودمان مي‌خواهيم سونوگرافي يا ماموگرافي انجام دهيم تا جاي ممكن دستگاه را روشن كرده و از اتاق خارج مي‌شويم زيرا اشعه مضري است كه به بدن تابانده مي‌شود و اثراتي دارد چه رسد به جنين كه به شدت حساس است.

پزشكم اجازه داد

بيتا، خانم جواني كه سه ماه از تولد فرزندش مي‌گذرد، يكي از افرادي است كه به گفته خودش سال گذشته سه ميليون تومان براي تهيه آلبوم جنيني دخترش هزينه كرده است.

وقتي با خوشحالي اين آلبوم را به من نشان مي‌دهد نمي‌توانم جلوی خنده‌ام را بگيرم چرا كه همه عكس‌ها شبيه همان عكس‌هايي است كه از همه جنين‌ها ديده‌ايم وهيچ ويژگي خاصي ندارد: سياه و سفيد در يك فضاي سياه شبيه همه عكس‌هاي راديولوژي! اما اينكه اين عكس‌ها با فتوشاپ شبيه عكس‌هاي آتليه‌اي شده شايد تنها وجه تمايز آن با پاكتي باشد كه از عكس و آزمايش به ما مي‌دهند و داخلش پر از اين عكس‌هاست كه فقط به درد خود پزشكان مي‌خورد.

در صفحاتي از آن قسمتي از عكس صورت بچه را با اديت كردن جدا كرده و با بزرگنمايي آن را نمايش داده‌اند. اما جنين كاملا چشم‌هايش بسته است و بقيه اجزاي صورت هم حتي با آن چيزي كه الان از بچه مي‌بينم تفاوت دارد و هنوز كامل فرم نگرفته است.

او كه وضع مالي متوسطي دارد و اين مقدار پول چندان هم برايش كم و بي‌ارزش نيست در مورد انگيزه‌اش از اين كار به آرمان مي‌گويد: عكس گرفتن در هر حالتي باعث ثبت خاطراتي مي‌شود كه تكرار نخواهد شد و ديدن عكس‌هاي اين دوران در آينده به طور قطع براي دخترم جالب خواهد بود.

او در مورد اينكه آيا مي‌داند اين كار ضررهايي دارد، مي‌گويد: پزشكم اجازه اين كار را داد و او پزشك مطرحي است. اگر ضرر داشت او اين كار را نمي‌كرد.

زنان ايراني با خوشحالي هر ماه سونوگرافي مي‌كنند

يك متخصص زنان و زايمان در اين زمينه به آرمان مي‌گويد: سونوگرافي‌هاي سه بعدي به جنين آسيب مي‌رساند زيرا از تمام جهت به جنين اشعه تابانده مي‌شود و حالت گرمازايي در جنين ايجاد مي‌كند و انجام آن توصيه نمي‌شود.

همچنين اين روش در انجام سونوگرافي‌هاي چهار بعدي هم اثرگذار است و در سنين پايين بارداري انجام آن اصلا توصيه نمي‌شود؛ چون سبب داغ شدن قلب جنين خواهد شد يا اينكه حالت گرمازايي ممكن است با يكي از سلول‌هاي در حال رشد جنين درگير شود و حالت ناهنجاري در جنين پيش آيد.

ناهيد صفايي مي‌افزايد: متاسفانه به علت چشم و هم‌چشمي بين فاميل و دوستان و عدم آگاهي مادران باردار سونوگرافي‌هاي مكرر تبديل به آلبوم جنين دوران نوزادي شده است كه بدعتي است كه سلامت جنين را به خطر مي‌اندازد.

او در جواب سوالي مبني بر تجويز كل دفعات سونوگرافي در ايام بارداري مي‌گويد: در شرايطي كه مادر و جنين سالم هستند بيش از چهار مرتبه جايز نيست. سونوگرافي در هفته ۳۲ بارداري براي بررسي اندام‌هاي مغزي است و اينكه رشد جنين در حد طبيعي است يا خير؟ بعد از آن ديگر معمولا نيازي به سونوگرافي نيست مگر اواخر بارداري با توجه به اينكه سر جنين به سمت لگن برگشته است.

در اين مرحله سونوگرافي مشخص مي‌كند مادر شرايط زايمان طبيعي دارد يا سزارين؟ آن هم به شرط اينكه اين تشخيص با معاينه مشخص نشود. كاري كه الان در كشور ما مد شده و انجام مي‌شود در هيچ جاي دنيا باب نيست. حتي سونوگرافي سه بعدي هم فقط در مواردي كه پزشك شك دارد جنين معلوليتي داشته باشدانجام مي‌شود در حالي كه، زنان ايراني هر ماه سونوگرافي سه بعدي مي‌كنند و به تازگي با خوشحالي از آن آلبوم هم درست مي‌كنند. به نظر من بايد پزشكاني كه مجوز اين كار را صادر مي‌كنند توبيخ شوند.

وقتي تكنولوژي بلاي جانمان شد

يك كارشناس مسائل اجتماعي و استاد دانشگاه در مورد تهيه آلبوم از جنين به آرمان مي‌گويد: اين كار دو حالت دارد: يا مادران آگاهانه و با علم به ضررهايي كه اشعه براي سلامتي خودشان و جنين دارد اين كار را مي‌كنند يا ناآگاهانه است.



محمد زاهدي اصل ادامه مي‌دهد: در صورتي كه آگاهانه باشد بيشتر شبيه خودآزاري، ديگرآزاري و حتي كودك‌آزاري است. در دنيايي كه علم اثرات مخرب همه اشعه‌ها را به اثبات رسانده همه مي‌دانند حتي امواج موبايل براي جنين خطراتي دارد چه رسد به استفاده زياد و دائمي از امواج راديولوژي كه استفاده از آن جز در موارد ضرورت از سوي پزشكان منصف توصيه نمي‌شود.

او ادامه مي‌دهد: اما اگر ناآگاهانه مادران اين كار را كه هزينه سنگيني را هم به خانوار تحميل مي‌كند انجام مي‌دهند بايد گفت رسانه‌ها و به ويژه صدا و سيما هستند كه در اين مورد باید شفاف‌سازي بیشتری کنند تا افراد به اشتباه خود پی ببرند و نخواهند با به رخ کشیدن آن در برابر دیگران به این عمل نادرست خود افتخار کنند.

 اين استاد دانشگاه عنوان مي‌كند: اين كار از هر لحاظ نادرست است و ريشه آن در ميل به نمايش دادن خود و دارايي‌هاست كه در برخي زنان جوان وجود دارد. نداشتن علم و آگاهي باعث شده در كشورهاي جهان سوم ابزارهاي تكنولوژي به دليل فقدان فرهنگ مصرف درست، کارکردهای نادرست و گاهاً تجملاتی داشته باشد كه اين هم يكي از آنهاست.

هادی بازدید : 177 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

به گزارش پارسینه؛ معلمین دستگیر شده متهم به داشتن دست کم یک بار رابطه نامشروع و غیر اخلاقی  با شاگردان در کلاس های درس ، خانه های خود، و حتی در پارکینگ مدرسه، متهم  هستند.

این مظنونین، که در دبیرستان‌های سراسر ایالات متحده کار می‌کنند، در حالی رابطه جنسی آنان  با دانش آموزان فاش شد که حین ارتکاب جرم شناسایی شدند.

 
 بنا بر این گزارش یک معلم زن در اتهام با جرایم جنسی  درحالی دستگیر شد که حین  رابطه جنسی اش با یک دانش آموز 16 ساله در منزل مسکونی اش  توسط همسرش، مشاهده  و تسلیم پلیس شد.

به گفته پلیس "جینا تارابلسی" مشاور حرفه ای در مدرسه ماساچوست در حالی اعتراف به داشتن  یک رابطه جنسی با یک دانشجو در مدرسه نمود که توسط همکاران خود دیده شده بود ،این درحالی که "جسیکا فوچس" 26ساله، حین داشتن رابطه جنسی با یک دانش آموز 16 ساله در خانه اش توسط شوهرش به پلیس تحویل شد . "فوچس" پس از این رسوایی اظهارات دانش آموز و همسرش را بی پایه و اساس عنوان کرد.


در هر یک از این موارد، دانش آموزان دیگر و اعضای هیات مدیره در مدارس از آنچه رخ داده و از اتهامات وارده به این معلمین متحیر شده اند.

یک مقام مسئول در مدرسه ماساچوست اظهار کرد که شنیدن چنین ادعاهایی "عمیقا نگران کننده و منزجر کننده است."

جسیکا فوچس،  26 ساله ، معلم علوم در ایالت واشنگتن، یکی از مربیان بنامی است که اکنون نامش در خبرگزاری‌ها به عنوان مجرم جنسی یاد شده به سرفصل مجرمین جنسی در این هفته پیوستند.

سایر معلمان دستگیر شده در این هفته بر اساس اتهامات سوء رفتار جنسی شامل "ماریس گونزالس"، 23 ساله، که در روز جمعه پس از اتهام رابطه نامناسب با یک جزئی در یک مدرسه در تگزاس دستگیر شد، و "امیلی میشل راجرز"، 22 ساله، معلم مطالعات اجتماعی ،  از تگزاس، که در روز پنج شنبه با برقراری روابط جنسی با یک دانش آموز در کریسمس متهم شده است.

به گفته "ایمن چپل،" سرپرست این عملیات در مرکز پلیس منطقه درجزیره بینبریج "جیسون هاجز" 29 ساله معلم مرد مدرسه ای است که در ارتباط با اتهام مشابه دستگیر و به زندان دالاس منتقل شده است. رابطه نامشروع و غیر اخلاقی وی با یک دانش آموز که در گذشته در دبیرستان" دربه" انجام داده بود وی را پس از مقابل قاضی قرار دادن به پرداخت 5000 دلار جریمه نقدی محکوم کرد و او اکنون پس از سالها دوباره مرتکب این جرم شده است که مجدد شناسایی و دستگیر شد.
در رابطه با مدارس در امریکا، معلم "کلرادو کاترینا" Bardos این هفته با داشتن یک رابطه دراز مدت جنسی با یکی از دانش آموزان پسر  12 ساله متهم شده است که پس از دستگیر شدن به زندان دالاس کانتی منتقل شد.

پلیس ایالتی آمریکا با در نظر گرفتن شکایت های وارده علیه این معلمین تحقیقات گسترده ای را مبنی بر جمع آوری مدارک و شواهد غیر قابل انکار بر علیه آنان برای محاکمه شدن آغاز کرده است.
پلیس بر این باور است که احتما افزایش قربانیان سوءاستفاده اخلاقی در خصوص این پرونده وجود دارد.

هادی بازدید : 566 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

به گزارش پارسینه ،رضا ضراب، سرمایه دار سرشناس ایرانی که دستگیری اش در ترکیه سروصدای زیادی به پا کرد، باز هم تیتر روزنامه های این کشور شده. روزنامه حریت، اخیرا فهرستی از هزار کمپانی موفق ترکیه در حوزه صادرات در سال ۲۰۱۴ منتشر کرده.

کمپانی سیزدهم این لیست «ولگام گیدا» یا صنایع غذایی گیدا است که براساس تحقیقات این روزنامه، مالکش رضا ضراب است و حجم مبادلاتش در سال گذشته میلادی ۸۴۷ میلیون دلار بوده.



ضراب سال ۲۰۱۳ به اتهام پول شویی بازداشت اما مدتی بعد از این اتهام تبرئه شد. بازداشت او با ماجرای دستگیری بابک زنجانی در ایران همزمان شد. گفته می شود این تاجر سرشناس همکاری گسترده ای با شرکت سورینت (متعلق به بابک زنجانی) داشته است. این جوان ۳۲ ساله شوهر «ابرو» یکی از خواننده های سرشناس ترکیه است.

 تماشاگران امروز

هادی بازدید : 1286 شنبه 09 خرداد 1394 نظرات (0)

فائقه آتشین با نام پوششی گوگوش از سنین جوانی علاوه ارتباط با سرویس‌های جاسوسی ارتباط نزدیکی را نیز با دربار شاه پهلوی داشت. گوگوش نامی‌ارمنی برای پسران است، که ادعاهای مختلفی در رابطه با دلیل انتخاب این نام از سوی فائقه آتشین به عنوان نام هنری اش مطرح می‌شود از جمله اینکه در کودکی همبازی و همسایه فائقه پسرکی ارمنی به نام گوگوش بوده.

گوگوش از جمله افرادی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، به طور زنده به اجرای برنامه پرداخت. وی در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی، برنامه اجرا کرد.

محمود قربانی (صاحب هتل کاباره میامی) در سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ همسر گوگوش بوده است. وی علاوه بر این با بهروز وثوقی، همایون مصداقی و مسعود کیمیایی نیز ازدواج کرده است. اخیراً با اظهارات تکان دهنده فردی به نام شادی پهلوی مشخص شده که ازدواج با محمود قربانی در واقع پوششی برای حاملگی نامشروع وی از محمدرضا پهلوی است.

من حاصل ازدواج پنهانی شاه و گوگوش هستم

«من حاصل ازدواج پنهانی شاه و گوگوش هستم.» این ادعای زنی با نام «شادی پهلوی» است که خود را فرزند ازدواج پنهانی شاه مخلوع ایران و یک خواننده زن لس آنجلسی می‌داند و می‌گوید حاضر است تا با آزمایش DNA هم ادعای خود را اثبات کند.

من شاهزاده شادی پهلوی به دلیل یک عمر آزار ساواک در حق من از ۵ سالگی به بعد و تنهایی و آزار و سو استفاده جنسی اعضای خانواده حقیقی نامادریم [فرح دیبا] که همگی در ساواک استخدام بودند، من به دلیل تجربه حیات با آنها امروز به درد شدید روحی دچار هستم و حال و روز من در حال حاضر طوری است اگر جواب این سوال از من پرسیده می‌شد من حتی “خوبم مرسی” را فقط وقتی خیلی مجبور بودم می‌گفتم بقیه اوقات داد میزدم:

به توچه ……؟ خوک کثیف ،از جلوی چشم من گورت را گم کن تا با تبر سر از تن حرامزادهات جدا نکردهام …کثافت …کثافت …کثافت پست … من پس از سالها زندان در آمریکا و اخراج از آمریکا  در سال ۲۰۱۰، از دسامبر ۲۰۱۲ تا حال پناهنده UN [سازمان ملل متحد] در ترکیه هستم و به فیسبوک پا گذشته‌ام و فیسبوک به نویی به دارویی آرامش اعصاب من تبدیل شده است من تنها هستم

اینها جملاتی ازشادی پهلوی دخترمحرمانه محمدرضا پهلوی و گوگوش است.

شادی-پهلوی

شادی پهلوی در صفحه خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی داستان تولد خود را از سرپرستان ساواکی خودش شنیده است این طور روایت می‌کند: «دلیل واقعی دستگیری مادرم توطئه بر علیه ولیعهد بود چون اگر من پسر به دنیا می‌آمدم موازنه‌های قدرت پشت پرده زیادی به هم می‌ریخت مادرم بعدا با وساطت غلام رضا پهلوی از زندان آزاد شد در آن زمان در ایران به دلیل سانسور ساواک جز اعضای محرم و داخلی دربار و ساواک و اعضای خانواده حقیقی فرح دیبا که من به دست آنها سپرده می‌شوم کسی از مردم عادی ایران از تولد دختری بین فائقه آتشین و محمد رضا پهلوی خبر دار نشده و من نیز به بقیه کوه اسرار پدرم و خانواده او ملحق میشوم …..مادرم کمی‌پس از تولد من به دستور ساواک و برای جلوگیری از پخش هر نوع .شایعه ای مبنی بر زایمان او از محمد رضا پهلوی او با همین شریک اخاذی مالی خود یعنی محمود قربانی ازدواج کرد و بار دیگر به دستور ساواک و برای واقعی نشان دادن ازدواج خود با قربانی او فرزند بعدی خود یعنی کامبیز قربانی را حامله شد من از سرپرستان ساواکی خود شنیده بودم که فرح برای انتقام از تولد من و همدستی مادرم در نقشه کودتای داخلی اسداله علم او در روز زایمان مادرم مامور به بیمارستان فرستاده و آنها بلافاصله پس از تولد کامبیز با دستگاه اتصال قلب شوک به سر او وارد می‌کنند کامبیز به این دلیل امروز کند ذهن. و لقب عقب مانده گرفته است.»

شادی پهلوی مدعی شده است: من به برادرم کامبیز قربانی هم بارها پیام دادم و گفتم برای آزمایش DNA به ترکیه بیاید تا داستان خود را ثابت کنم. او همچنین آرزو کرده روزی با مسلسل گوگوش را در جمع هوادارانش بکشد.

منبع:قم فردا

هادی بازدید : 918 شنبه 09 خرداد 1394 نظرات (0)
یک زن 22 ساله که از داعش جدا شده است، با معرفی خود با نام مستعار "ام اسماء" درباره سه دختر انگلیسی داعش به خبرنگار شبکه "اسکای نیوز" انگلیس، گفت که مأموریت او مصاحبه و ملاقات با دختران هنگام رسیدن آنان به مناطق تحت کنترل داعش، و آماده کردن آنان برای "جهاد نکاح" بود !

از 3 دختر انگلیسی داعش چه خبر؟ +تصاویر

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 250
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 410
  • باردید دیروز : 38
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 410
  • بازدید ماه : 896
  • بازدید سال : 4,432
  • بازدید کلی : 215,719